Web Analytics Made Easy - Statcounter

تاریخ خاورمیانه در دوران معاصر با اشغالگری صهیونیست٬ها و منازعاتی که این رژیم در منطقه برپا ساخته، پیوند خورده است. در ابتدای تأسیس این رژیم نامشروع، کشور‌های اسلامی و ملل مسلمان آن را به رسمیت نشناختند. در چنین شرایطی این رژیم غاصب بیش از هر چیز به متحدی غیرعرب در منطقه نیاز داشت تا بتواند در برابر جبهه اعراب خود را تقویت کند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

ایران پهلوی بهترین گزینه برای منافع صهیونیست٬ها در این دوران بود؛ چرا که کاملاً وابسته به امریکا بود و امریکا نیز امنیت خود را با موجودیت و امنیت رژیم صهیونیست٬ها گره زده بود. از این جهت رژیم پهلوی در راستای وابستگی سیاسی، اقتصادی و نظامی به امریکا، به بزرگترین متحد و تأمین کننده منافع صهیونیست٬ها در منطقه تبدیل شد. این در حالی بود که ایران، نه تنها منفعت یکسانی از این رابطه نمی‌برد بلکه با پیامد‌های این ارتباط مخرب حتی تا امروز نیز درگیر است. در همین راستا و در جهت تحلیل و ارزیابی روابط ایران و صهیونیست٬ها در دوره پهلوی و پیامد‌های آن بر منافع ملی ایران با دکتر موسی حقانی ریاست پژوهشکده تاریخ معاصر به گفتگو نشسته‌ایم.

رژیم پهلوی در اسفند ۱۳۲۸، حدود یک سال و نیم بعد از اعلام موجودیت صهیونیست٬ها، آن را به صورت دوفاکتو به رسمیت شناخت و پس از آن بویژه بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ روابط رژیم پهلوی و صهیونیست٬ها قوت بیشتری یافت. این ارتباط به چه دلایلی صورت گرفت و چه نقشی در خروج صهیونیست٬ها از انزوای منطقه‌ای و بین‌المللی داشت؟
 رژیم صهیونیست٬ها ماهیتاً در منطقه‌ای توسط انگلستان و غرب ایجاد شد که قلب سرزمین‌های اسلامی محسوب می‌شد. مسلم است که صهیونیست٬ها برای نقش آفرینی در چنین منطقه‌ای نیاز به متحدان و دوستانی در همین منطقه داشت. دکترین میثاق حاشیه‌ای بن گورین، نخست‌وزیر صهیونیست٬ها، نیز بر همین نکته تأکید داشت که در محاصره کشور‌های عربی منطقه که دشمنان صهیونیست٬ها هستند؛ باید در پی ارتباط و ایجاد اتحاد با کشور‌های غیرعربی منطقه باشیم. هیچ کشور عربی در ابتدا صهیونیست٬ها را شناسایی نکرد و همه مخالف موجودیت رژیم اشغالگر قدس در مرکز سرزمین‌های اسلامی بودند. ترکیه که حکومتی لاییک داشت نخستین کشوری بود که وارد ارتباط با صهیونیست٬ها شد و پس از آن نیز رژیم پهلوی با آنکه کشوری مسلمان بود و در قانون اساسی به لزوم تبعیت از قوانین اسلامی تصریح شده بود به رابطه با صهیونیست٬ها روی آورد. این موفقیت بزرگی برای رژیم نامشروع صهیونیست٬ها در منطقه محسوب می‌شد.

یکی از مهمترین عوامل دخیل در این شناسایی، وابستگی رژیم پهلوی به انگلستان و سپس امریکا بود. در این راستا حکومت پهلوی یکی از بازو‌های تشکیل کشور یهود در منطقه گردید. تا آنجا که بعد از کودتای ۱۲۹۹ ایران تبدیل به مرکز مهم انتقال و ترانزیت یهودیان منطقه به فلسطین جهت توطن شد؛ بنابراین رژیم پهلوی به لحاظ وجودی، با صهیونیسم در پیوند بود، چون موجودیت آن وابسته به امریکا بود و هرچه این وابستگی به امریکا بیشتر می‌شد پیوند با صهیونیسم بیشتر جلوه‌گر می‌شد؛ چنانکه بعد از کودتای ۱۳۳۲، ترانزیت یهودیان روسیه و ماورءالنهر به فلسطین از ایران تشدید شد. پیش از آن نیز امریکا اصرار داشت تا ایران، صهیونیست٬ها را در منطقه به رسمیت بشناسد و در سفری که شاه در ۱۳۲۸ به امریکا داشت دادن وام به رژیم پهلوی را منوط به شناسایی صهیونیست٬ها نموده بود. سرانجام با رشوه کلانی که به ساعد نخست‌وزیر ایران دادند موجودیت صهیونیست٬ها به صورت بالفعل توسط رژیم پهلوی شناسایی شد و چنین شد که صهیونیست٬های‌ها به یک امتیاز راهبردی در این دوران حساس در منطقه دست یافتند. آن‌ها هنوز فرات را فتح نکرده، در ماوراء فرات به یک پایگاه مهم امنیتی دست یافته بودند. پایگاهی که امکان رصد و دستیابی آن‌ها به اطلاعات امنیتی منطقه را ممکن می‌ساخت و چنین فرصتی از سوی حکومت پهلوی برای آنان فراهم شد.
 
 در ارتباط با پایگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی صهیونیست٬ها در منطقه، با توجه به فقدان عمق استراتژیک و آسیب‌پذیری صهیونیست٬ها از تهدیدات امنیتی، بدست آوردن این پایگاه‌ها در ایران چه منافعی برای صهیونیست٬ها داشت و ارتباطات امنیتی و اطلاعاتی ایران و صهیونیست٬ها در چه حوزه‌هایی برقرار شد؟
مسلماً انعقاد پیمان‌های امنیتی و اطلاعاتی میان دو رژیم، بیانگر اوج روابط حسنه است. پیمان‌های امنیتی به لحاظ راهبردی، نشان دهنده درهم تنیدگی منافع است. از این جهت در دهه ۱۳۳۰ شاهد حضور موساد در ایران و فعالیت‌های اطلاعاتی آن بویژه در مناطق مرزی ایران هستیم. در واقع ایران برایشان یک ظرفیت مهم برای دستیابی به اطلاعات منطقه بود. در این راستا پیمان‌های همکاری پنهانی بین دستگاه‌های اطلاعاتی دو کشور بسته شد. یکی از این طرح‌های همکاری، طرح کریستال بود که در سال ۱۳۴۵ ساواک در همکاری با موساد شبکه‌های جاسوسی و اطلاعاتی در مرز با کشور‌های عربی بویژه عراق ایجاد می‌کند. یکی از این شبکه‌ها، شبکه شمال یا کردستان بود که مسئولیت کسب اطلاعات از کرد‌های عراق را داشت.

خانواده بارزانی مسئول این ارتباط بودند. این شبکه اکنون نیز در اقلیم کردستان همچنان فعال است و حرکت‌های تجزیه‌طلبانه کرد‌ها را در منطقه دنبال می‌کند. ایجاد یک کردستان مستقل و غیرعربی و متحد صهیونیست٬ها همواره از اهداف صهیونیست٬ها در منطقه بوده است. همین شبکه، پایگاهی نیز در جنوب با مرکزیت آبادان ایجاد نمود که ضمن کسب اطلاعات نظامی از عراق، یهودیان عراقی را برای مهاجرت به صهیونیست٬ها سازماندهی و ترانزیت می‌نمود. این‌ها همچنین پایگاهی نیز در ایلام ایجاد نمودند؛ بنابراین طبق طرح کریستال شبکه‌ای از سه پایگاه مرزی در کردستان، جنوب و ایلام شکل گرفت. این پایگاه‌ها علاوه بر جاسوسی و ترانزیت یهودیان، به جذب نیروی اطلاعاتی از کشور‌های عربی منطقه، چون بحرین، عراق و عربستان و ایران نیز مشغول بودند؛ به طوری که توانستند ۳۰۰ مأمور برجسته از این کشور‌ها تربیت کنند و در سال ۱۳۴۶ این شبکه به صهیونیست٬ها منتقل شد. مئیر عزری و یعقوب نیمرودی در خاطرات خود تصریح کرده‌اند که اگر دنیا بفهمد ما در خاک ایران چه عملیات‌هایی کرده‌ایم شگفت‌زده خواهد شد.

 بجز کریستال، پیمان «نیزه سه سر» نیز با همکاری موساد و ساواک و سازمان اطلاعات ترکیه برای تبادل اطلاعات مرزی و جاسوسی در همین مناطق ایجاد شد. پیمان دیگری که در همین راستا برقرار می‌شود، پیمان عقاب است که بین ساواک، موساد و دستگاه امنیتی اتیوپی در جنوب آفریقا بسته می‌شود تا بتوانند مصر و کشور‌های عربی آفریقایی را رصد اطلاعاتی و امنیتی نمایند؛ بنابراین سه کانونِ ایران پهلوی، ترکیه و اتیوپی به متحدان پیرامونی صهیونیست٬ها تبدیل می‌شوند که بتوانند تمام کشور‌های اسلامی از آفریقا تا غرب آسیا را تحت پوشش اطلاعاتی خود قرار دهند.

بیشتربخوانید

اسنادی از روابط پشت‌پرده رژیم‌های پهلوی و صهیونیستی

 نقش کمیته زیتون در این ارتباطات امنیتی و اطلاعاتی چه بود؟
همه روابط امنیتی و اطلاعاتی بین صهیونیست٬ها و ساواک ایران، بواسطه کمیته زیتون انجام می‌گرفت. در واقع کمیته زیتون سازمان اطلاعاتی موساد در ایران بود. نکته قابل توجه اینکه این روابط کاملاً سری بود و حتی اشخاص رده بالا با اسامی مستعار معرفی می‌شدند و حتی نیرو‌های ساواک نیز دسترسی محدودی به اطلاعات داشتند. کار کمیته زیتون، ضمن کسب اطلاعات از کشور‌های همجوار بویژه عراق، آموزش و به روز‌رسانی تجهیزات جاسوسی ساواک، آموزش تعقیب و مراقبت برای نیرو‌های ساواک و اعزام نیرو‌های ساواک به صهیونیست٬ها برای آموزش بود که به نوعی از عمق مناسبات امنیتی ساواک و موساد حکایت دارد که با هدایت امریکا صورت می‌گرفت.
 
 با توجه به اینکه امریکا خواهان پیوند راهبردی ایران و صهیونیست٬ها بود، نقش و منافع امریکا را در برقراری ارتباط ساواک و موساد چگونه ارزیابی می‌کنید؟
امنیت رژیم نامشروع صهیونیست٬ها از همان ابتدا برای امریکا و غرب حائز اهمیت بسیار بود. در همین جنایات اخیر غزه هم امریکا همچنان اعلام می‌کند که در کنار صهیونیست٬ها ایستاده است. پیش از این نیز، در دوره‌های زمانی مختلف امریکا اعلام کرده بود که امنیت صهیونیست٬ها، امنیت امریکاست. از این جهت بقا و خروج صهیونیست٬ها از انزوا، همواره از اهداف امریکا بوده است. سیا و اینتلیجنس سرویس، ساواک را راه‌اندازی کردند و سپس کنترل ساواک را به موساد سپردند. بدین وسیله امریکایی‌ها هم امنیت صهیونیست٬ها را تضمین می‌کردند هم بواسطه کنترلی که بر ساواک از سوی صهیونیست٬ها داشتند، کشور‌های وابسته به بلوک شرق، چون عراق و سوریه را تحت نظر و رصد اطلاعاتی داشتند؛ خصوصاً که رژیم پهلوی با این کشور‌ها رابطه گرم و خوبی هم نداشت. صهیونیست٬ها و امریکا از این فرصت استفاده می‌کنند و ایران را در کنار رژیم صهیونیست٬ها قرار می‌دهند و نوعی ارتباط راهبردی بین ایران و صهیونیست٬ها برقرار می‌شود و شاه به عنوان متحد منطقه‌ای امریکا موظف به حمایت علنی از صهیونیست٬ها که تأمین کننده منافع و نظم مورد نظر امریکایی‌ها در غرب آسیا بود، می‌شود.
 
 یکی از شیوه‌های صهیونیست٬ها برای تقویت این ارتباط راهبردی، توسل به پیوند‌های فرهنگی ساختگی بین ایران و صهیونیست٬ها همچون داستان کوروش و قوم یهود و تأسیس مراکزی، چون خانه کوروش در تل آویو بوده، نمایش این پیوند، چه منافعی برای آن‌ها داشت و در پشت این داستان‌ها، چه نوع سیاست فرهنگی را در ایران دنبال می‌کردند؟
غربی‌ها از اواخر دوران قاجار و در طول دوران پهلوی سیاست فرهنگی مشخصی را در ایران دنبال کردند که غربی‌سازی فرهنگی و ترویج باستان‌گرایی از ارکان اصلی آن بود که این پروژه با هدف تغییرات فرهنگی و اجتماعی در ایران و حذف اسلام از کانون سبک زندگی ایرانیان ایجاد شد. به قول جلال آل احمد: «در آن دوره بیست ساله (دوره رضاخان)، از ادبیات گرفته تا معماری و از مدرسه گرفته تا دانشگاه، همه مشغول زرتشتی‌بازی و هخامنشی‌بازی بودند.» صهیونیست٬ها مهمترین نقش را در این تحولات فرهنگی ایفا می‌کرد. آن‌ها به قدرت رسیدن پهلوی اول را به عنوان ظهور کوروش دیگری در سرزمین پارس ذکر می‌کردند، چون تسهیلات مهاجرت آن‌ها به صهیونیست٬ها را فراهم کرده بود. در واقع این دستاویز‌های مضحک به ظاهر فرهنگی، در اصل برای آن بود تا این‌ها بتوانند رابطه غیرعادی رژیم پهلوی و صهیونیست٬ها را عادی جلوه دهند. تأسیس خانه کوروش و لژ‌های ماسونی کوروش و شاپیتر کوروش در همین راستا بود. البته اقدامات اصلی آن‌ها در حوزه فرهنگ و اجتماع خیلی بزرگتر از این‌ها بود و اقداماتی بود که به تغییرات ساختاری و بنیادی منجر شد: همچون اصلاحات ارضی و ایجاد کانون‌های اجتماعی جدید و تحمیل ارزش‌های جدید و ساختگی همچون برگزاری جشن‌های دو هزار و پانصد ساله. این‌ها همچنین در مطبوعات ایران پایگاه‌های محکمی ایجاد نمودند و با جامعه روشنفکری وارد ارتباط شدند.

اعزام روشنفکران ایرانی به صهیونیست٬ها و معرفی صهیونیست٬ها به عنوان یک الگوی توسعه و دموکراسی در منطقه، از مهمترین اهداف اصلی این‌ها بود. نشریاتی، چون آیندگان، بامشاد و تهران مصور و امید ایران کاملاً در جهت برجسته کردن اهمیت رابطه با صهیونیست٬ها و بزرگ کردن پیروزی‌های صهیونیست٬ها در مقابله با اعراب منطقه قلم می‌زدند و گاهی چنان علنی از صهیونیست٬ها حمایت می‌کردند که خود حکومت مجبور می‌شد بواسطه نارضایتی‌های داخلی، به این نوع حمایت‌های علنی اعتراض کند. این در حالی بود که از آن سو صهیونیست٬ها در تلاش بود تا مطبوعات تابع خود را وادار به حمایت علنی از صهیونیست٬ها نماید.

همچنین طبق اسناد، بعضی از این عناصر صهیونیست٬های همچون «ایوب ربنو» تیم قاچاق عتیقه را با ۱۵۰۰ کارگر در ایران راه‌اندازی و هدایت می‌کردند و عتیقه‌های استخراج شده را به تل آویو می‌فرستادند؛ بطوری که تل آویو به بزرگترین مرکز فروش اشیای قاچاق متعلق به تاریخ ایران تبدیل شد. جالب اینکه فرح، همین شخصی را که وظیفه خارج نمودن عتیقه‌ها از ایران را داشت، مسئول خریدن اشیای عتیقه برای ایران می‌کند! روابط فرهنگی ما در حقیقت، همچون دیگر عرصه‌ها، روابط غارت و چپاول یکسویه و توجیهی برای وارد نمودن ایران به حلقه مناسبات امنیتی صهیونیست٬ها بوده است.

 در حالی که صادرات ایران به صهیونیست٬ها تنها نفت بود، صهیونیست٬ها ایران را به بازار اسلحه و مصرف محصولات خود تبدیل کرده بود. این روند مبادلات تجاری چه منافعی برای صهیونیست٬ها و چه تبعاتی برای ایران داشت؟
رویکرد صهیونیست٬ها به ایران همواره بهره‌برداری یک سویه بوده است. ما پیش از رابطه با صهیونیست٬ها، صادرکننده محصولات کشاورزی به فلسطین بودیم، اما پس از آن حتی مرغ و تخم مرغ خود را از صهیونیست٬ها وارد می‌کردیم. این نوع روابط تجاری یکسویه بیش از هر چیز چرخ اقتصاد نوپای صهیونیست٬ها را می‌چرخاند و ما را به تک محصولی شدن سوق می‌داد. صادرات نفت هم تحت سیطره کنسرسیوم نفتی و با مشارکت شرکت‌های نفتی، چون رویال داچ شل بود که در حقیقت صهیونیستی بودند. وضعیت ما به جایی رسیده بود که شاه ایران وعده می‌داد که در صورت فروش بیشتر نفت، اسلحه بیشتری از صهیونیست٬ها و غرب خواهد خرید! در زمینه تکنولوژی نظامی، امریکا به هیچ وجه موافق فروش موشک به کشور‌های منطقه از جمله ایران نبود. صهیونیست٬های‌ها نیز قراردادی با ایران برای مطالعات ساخت موشک بستند که هزینه مالی آن را ایران تأمین نمود، اما در پایان با فریب، موشک را خود تولید کردند و آن را در اختیار ایران قرار ندادند. در واقع صهیونیست٬ها از سرمایه یک میلیارد دلاری ایران برای ساخت نسل جدید تسلیحات اختصاصی برای خودشان استفاده کرد.

به طور کلی سیاست امریکا وابسته نمودن اقتصاد و تسلیحات کشور‌های منطقه به صهیونیست٬ها بود؛ سیاستی که تا امروز نیز در ارتباط با کشور‌های متحد امریکا در منطقه، ادامه یافته است؛ بنابراین در همه مبادلات تجاری و نظامی، منافع صهیونیست٬ها هدف اصلی بوده است.

منبع: روزنامه ایران

باشگاه خبرنگاران جوان وب‌گردی وبگردی

منبع: باشگاه خبرنگاران

کلیدواژه: پهلوی رژیم صهیونیستی ساواک صهیونیست ها در منطقه ایران و صهیونیست ها امنیتی و اطلاعاتی صهیونیست ها صهیونیست ها صهیونیست ها صهیونیست ها صهیونیست ها صهیونیست ها کشور های عربی کمیته زیتون رژیم پهلوی پایگاه ها منطقه ای کشور ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۰۶۶۴۲۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آمریکا در مسئله فلسطین در حال عوض کردن جلاد و شهید است / خیزش‌های اروپا و آمریکا منجر به سقوط صهیونیست خواهد شد

سید نظام الدین موسوی ، سخنگوی هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی در گفت‌وگو با پارس نیوز، با اشاره به خیزش دانشجویان آمریکایی علیه رژیم صهیونیستی، اظهار داشت: با عملیات طوفان الاقصی نه تنها مسئله فلسطین بازتاب جهانی پیدا نکرد، بلکه مقاومت مردم غزه به یک الگوی جهانی تبدیل شد و از همه مهمتر اینکه ماهیت اصلی و شعاری حقوق بشر غربی نمایان شد و افکار عمومی دنیا با جنایات رژیم صهیونیستی و حمایت‌های بی‌دریغ دولت‌های غربی از آن مطلع شدند.

وی افزود: خیزش دانشگاهیان آمریکا نشان داد دوران موضوعی به نام جهانی شدن از دریچه نگاه مقامات آمریکایی گذشته و امروز تمدن غرب به یک چالش بزرگ برخورده و لذا باید سیاستمداران غربی در نگاه و رفتار خود به جهان اسلام، مسئله فلسطین و ادامه حمایت‌هایشان از صهیونیست‌های کودک‌کش تجدیدنظر کنند.

سخنگوی هیئت رئیسه مجلس با بیان اینکه غربی‌ها با در پیش گرفتن استانداردهای دوگانه عملاً دموکراسی و حقوق بشر غربی را زیر سؤال بردند، گفت: در این هفت ماه غرب به جای اینکه موضع عملی و محکمی علیه جنایات رژیم صهیونیستی اتخاذ کند، مدام از طریق قدرت رسانه‌ای خود، واقعیت‌های موجود را کتمان و جانب رژیم صهیونیستی را گرفته و از سوی دیگر انواع و اقسام حمایت‌های مادی و نظامی را از رژیم اشغالگر قدس به عمل آورده است.

موسوی تصریح کرد: اما امروز ملت‌های جهان آگاه و هوشیار هستند و با چشمان خود می‌بینند و با عقلشان درک می‌کنند که چه اتفاقات دردناکی در اراضی اشغالی در جریان است؛ که نمونه آن در خیزش اساتید و دانشجویان آمریکا ظهور و بروز پیدا کرده و از این خیزش می‌توان صدای تنفر از جنایات رژیم صهیونیستی را شنید.

وی با بیان اینکه رژیم صهیونیستی تمام کنوانسیون‌های بین‌المللی اعم از کنوانسیون‌های چهارگانه ژنو را نقض کرده و قوانین مرتبط با حقوق بشر دوستانه را زیر پا گذاشته، تاکید کرد: از سوی دیگر از سلاح‌های ممنوعه علیه مردم مظلوم غزه بهره برده است. در چنین شرایطی هیچ انسان آگاه و صلح‌طلب و آزاده‌ای نمی‌تواند سکوت کند و معلوم است افرادی همانند دانشگاهیان آمریکا دست به خیزش علیه سیاست‌های حمایت‌گونه ایالات متحده آمریکا در قبال رژیم صهیونیستی می‌زنند.

این نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه غربی‌ها می‌خواهند جای جلاد و شهید را در تحولات غزه تغییر دهند، گفت: ولی غرب در این پروژه موفق نخواهد شد و با خیزش‌هایی که در اروپا و آمریکا آغاز شده این هدف به شکست کشانده خواهد شد. مردم دنیا آگاه شده‌اند و در عصری که ابزارهای ارتباطاتی روز به روز گسترش و توسعه پیدا می‌کنند کتمان حقیقت و تحریف واقعیت‌های ناشدنی است.

 

دیگر خبرها

  • سفر به ایران قدیم؛ این مرد خلبان مخصوص بالگرد اشرف پهلوی بود (+عکس)
  • تظاهرات خانواده‌های اسرای صهیونیست در سرزمین‌های اشغالی
  • پیوند علم و سیاست در دانشگاه‌های ایران علیه صهیونیسم
  • آمریکا در مسئله فلسطین در حال عوض کردن جلاد و شهید است / خیزش‌های اروپا و آمریکا منجر به سقوط صهیونیست خواهد شد
  • وزیر صهیونیست: مذاکره با حماس بس است؛ به رفح حمله کنید
  • ۴ عملیات حزب‌الله علیه صهیونیست‌ها/ گنبدآهنین هدف قرار گرفت
  • گسترش حلقه آتش؛ واکاوی راهبرد جدید مقاومت علیه رژیم صهیونیستی
  • اقلیم کردستان: روابط تاریخی ما را به ایران پیوند داده است
  • آغاز کوچاندن ساکنان شرق رفح از سوی رژیم صهیونیستی + فیلم
  • برجای ماندن ده‌ها شهید و زخمی در موج حملات هوایی علیه رفح